نسیم رودابر(دکترای تخصصی مهندسی صنایع) در یادداشتی نوشت :
در سالهای اخیر، تحولات فناورانه، چهره صنعت را بهشکلی بنیادین دگرگون کردهاند. آنچه روزی با خطوط مونتاژ ساده آغاز شد، امروز به مرحلهای رسیده که الگوریتمها نهتنها به تولید کمک میکنند، بلکه تصمیمگیر اصلی در آن هستند. گزارشی که اخیرا توسط دانشکده کسب و کار دانشگاه هاروارد (HBS) منتشر شده، نشان میدهد که بسیاری از شرکتهای صنعتی پیشرو، در حال کنار گذاشتن سیستمهای سنتی برنامهریزی و کنترل تولید هستند و بهجای آن، از سیستمهای تصمیمیار مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین استفاده میکنند.
اما واقعا این تحولات چه معنایی برای صنعت و سرمایهگذاری دارند؟ آیا با آیندهای روبه رو هستیم که در آن مدیر تولید نه انسان، بلکه یک مدل الگوریتمی ابری است که با استفاده از دادههای بلادرنگ، تصمیمگیری میکند؟ پاسخ کوتاه این است: بله. و این آینده، زودتر از آنچه فکر میکنیم، در حال وقوع است.
از دستور تا تصمیم؛ نقطه عطف تحولات صنعتی
در گذشته، نقش سیستمهای دیجیتال در صنعت عمدتا محدود به اتوماسیون وظایف تکراری یا کنترل برخی پارامترهای مشخص بود. اما با پیشرفت فناوریهایی مانند یادگیری ماشین، تحلیل دادههای بزرگ و اینترنت اشیا صنعتی (IIoT)، اکنون ماشینها میتوانند از تجربه یاد بگیرند، الگوها را کشف کنند و حتی تصمیمات مستقل بگیرند.
بهعنوان مثال، یک الگوریتم میتواند تصمیم بگیرد که تولید کدام محصول در این لحظه، با توجه به نوسان قیمت مواد اولیه، وضعیت موجودی انبار و تقاضای بازار، سودآورتر است. در چنین ساختاری تصمیم انسانی حذف نمیشود، بلکه ارتقا مییابد؛ انسان به جای تصمیمگیر، ناظر و ارزیاب مدل تصمیمگیری میشود.
چرا این تحول برای سرمایهگذاری اهمیت دارد؟
در شرایطی که سرمایهگذاری در صنعت با چالشهایی مانند نوسانات ارزی، اختلال زنجیره تامین و عدمپیشبینیپذیری بازار مواجه است، توانایی الگوریتمها در تحلیل سریع، شبیهسازی سناریوهای مختلف و واکنش هوشمند به دادههای جاری، مزیت بزرگی محسوب میشود.
بهعبارت دیگر، کارخانهای که از مدلهای پیشبینانه استفاده میکند، نهتنها در بهرهوری بهتر عمل میکند، بلکه از نگاه سرمایهگذار نیز جذابتر است. زیرا ریسک تصمیمات آن پایینتر و بازده آن بالاتر پیشبینی میشود.
صنعت بدون مرز؛ وقتی الگوریتمها جهانی فکر میکنند
یکی دیگر از ابعاد جذاب این تحول، امکان همافزایی چند کارخانه در نقاط مختلف جهان است. الگوریتمهایی که در فضای ابری فعالیت میکنند، میتوانند دادههای چند واحد صنعتی را بهصورت یکپارچه تحلیل کرده و تصمیمی واحد و بهینه برای کل شبکه بگیرند.
مثلا در شرایطی که قیمت انرژی در یک کشور بهصورت ناگهانی افزایش یافته، ممکن است الگوریتم تصمیم بگیرد بخش عمده تولید را موقتا به کشوری دیگر با شرایط بهتر منتقل کند. چنین انعطافپذیریای، فراتر از توان مدیریت انسانی سنتی است.
آیا ایران آماده این تحول است؟
پرسش کلیدی اینجاست که صنعت ایران چقدر آماده چنین جهشی است؟ در شرایطی که بخشی از صنایع کشور هنوز با مشکلاتی مانند فقدان زیرساخت دیجیتال، کمبود داده باکیفیت، و مقاومت فرهنگی در برابر فناوریهای نو روبهرو هستند، رسیدن به مرحلهای که الگوریتمها مدیر تولید باشند، نیازمند سرمایهگذاری هدفمند، اصلاح سیاستهای صنعتی، و تربیت نیروی انسانی ماهر است.
با این حال، ظرفیت بالقوه کشور در زمینه هوش مصنوعی، رشد استارتآپهای صنعتی و تقاضای بازار برای بهرهوری بالاتر، نشانههایی مثبت برای حرکت به این سمت هستند.
سخن آخر: آینده از آنِ هوشمندان است
تحولاتی که در جهان در حال وقوعاند، دیگر به آیندهای دور تعلق ندارند. بسیاری از کارخانهها اکنون در حال سپردن تصمیمات کلیدی خود به الگوریتمها هستند. اگر ما نیز بخواهیم در این مسیر عقب نمانیم، باید نگاهمان را از «فناوری بهمثابه ابزار» به «فناوری بهمثابه شریک تصمیمگیری» تغییر دهیم. در صنعتی که آینده آن با داده و الگوریتم شکل میگیرد، سرمایهگذاری هوشمندانه، همان سرمایهگذاری روی خودِ هوشمندی است.